کد خبر : 45850 / /
/

قتل وحشتناک دختربچه به دست مادر و ناپدری اش | دوربین‌های مداربسته همه چیز را لو دادند

زنی که متهم است با مرد مورد علاقه‌اش فرزند خود را به قتل رسانده است پای میز محاکمه رفت.

قتل وحشتناک دختربچه به دست مادر و ناپدری اش | دوربین‌های مداربسته همه چیز را لو دادند

زنی که بعد از خیانت به شوهرش دختر هفت ساله‌اش را به همراه مرد مورد علاقه‌اش کشته در جلسه محاکمه لحظات زجر این کودک را بازگو کرد.

به گزارش اعتمادآنلاین، قتل این کودک به قدری هولناک بود که دادگاه را حین گفته‌های متهمان تحت تاثیر قرار داد.

قتل بهار، دختربچه هفت ساله، خردادماه یک سال قبل اتفاق افتاد. جسم نیمه‌جان این کودک در حالی که آثار کبودی و سوختگی وسیعی روی بدنش وجود داشت به بیمارستان رسانده شد اما ساعاتی بعد این کودک جانش را از دست داد. آثار شکنجه وسیع روی بدن این کودک باقی مانده بود و به همین دلیل موضوع به ماموران پلیس اطلاع داده شد.

مادر بهار به نام لیلی به پلیس گفت شوهرش سابقش سیروس دست به قتل زده است. ماموران سیروس را بازداشت کردند، اما او به قتل اعتراف نکرد و مدعی شد در زمان مرگ دخترش سر کار بوده و از ماجرا خبر ندارد.

در ادامه گفته‌های همسایه‌ها و تصاویر دوربین‌های مداربسته نشان داد قتل دردناک بهار کار مادرش لیلی و مردی به نام سامان است که با این زن زندگی می‌کرد.

وقتی سامان و لیلی بازداشت شدند همه چیز لو رفت. سامان در بازجویی‌ها گفت بهار را کتک زده و سرش را به دیوار کوبیده و این بچه جانش را از دست داده است.

سامان گفت: من از دست بهار عصبانی شدم و او را زدم. سرش به دیوار برخورد کرد. لیلی که خیلی ترسیده بود او را به بیمارستان رساند اما دخترک جان سپرد.

بعد از گفته‌های متهمان، پرونده تکمیل و به دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد. در جلسه رسیدگی به این پرونده مادر بهار و مرد مورد علاقه‌اش جزئیات تلخی را از زندگی او بازگو کردند.

در ابتدای جلسه کیفرخواست علیه متهم خوانده شد و در ادامه پدر بهار به عنوان ولی دم در جایگاه حاضر و خواستار صدور حکم قصاص شد. او گفت: لیلی به من خیانت و با سامان رابطه برقرار کرد. او اعتیاد داشت. ضربه روحی سنگینی به من زد و دخترم را کشت. او به دروغ من را قاتل معرفی کرد و اگر دوربین‌های مداربسته و همسایه‌ها نبودند من الان در زندان بودم. قاتل دخترم باید قصاص شود.

در ادامه سامان در جایگاه قرار گرفت. او گفت: مادر بهار او را کتک می‌زد. دختر را تا سرحد مرگ می‌زد. من و لیلی سر کار می‌رفتیم و بهار بیشتر وقت‌ها در خیابان بود. من از اینکه دختربچه به خیابان برود بدم می‌آمد. او را دعوا می‌کردم، اما هرگز داغش نکردم؛ مادرش بچه را با قاشق داغ می‌کرد. او را اذیت می‌کرد و کتکش می‌زد. من همیشه به او می‌گفتم بچه را نزن، اما همیشه سر بچه را به دیوار می‌کوبید. آن روز هم از دست بهار عصبانی شده بود و می‌گفت چرا به خیابان رفته است. برای همین سرش را به دیوار کوبید. بعد هم من بچه را به بیمارستان رساندم. من خودم بچه دارم. دلیلی ندارد این کار را بکنم. حتی با پدر بهار تماس گرفتم و گفتم بیا این بچه را با خودت ببر لیلی او را می‌کشد، اما نیامد./اعتماد آنلاین

copied
ارسال نظر

خبرگزاری نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند. لطفا از نوشتن نظرات خود به لاتین (فینگیلیش ) خودداری نمایید توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت و منفی استفاده کنید.