ماجرای شکایت محمدرضا گلزار از منتقد معروف چیست؟
در دنیای سینما همواره رابطه منتقدان با کارگردانان، تهیه کنندهها، هنرپیشهها و ... با فراز و فرود همراه است و این اتفاق تازهای نیست ولی در مورد اخیر و شکایت گلزار یک نکته و پیام نهفته است که نمیتوان به سادگی از آن عبور کرد.
پوریا ذوالفقاری منتقد سینما با انتشار متنی در صفحه اینستاگرامش، از شکایت محمدرضا گلزار از او خبر داد. ذوالفقاری نوشته است: «از تماس پلیس فتا متوجه شدم جناب محمدرضا گلزار در کنار نوشتن متنها و توصیههایی خطاب به خودش مبنی بر «بیاعتنایی به دیدگاهها و حرفهای دیگران» ظاهرا طاقت نیاورده و از من شکایت کردهاند. من در تمام این مدت میدانستم اگر تکذیبیهای منتشر شود، اخلاقا و قانونا باید آن را در صفحهام منتشر کنم، ولی خب ظاهرا جناب گلزار و وکلایشان ترجیح دادهاند بازی را این شکلی پی بگیرند. مشکلی نیست. آمادهام و طی دو روز آینده به پلیس فتا مراجعه خواهم کرد. قصه ما و سلبریتیها دارد به جاهای جالبش میرسد…»
به نظر میرسد این شکایت به دلیل مطلبی صورت گرفته که پوریا ذوالفقاری ۳۰ فروردین ماه سال جاری در صفحه اینستاگرامش منتشر کرده بود و در آن مطلب مدعی شده بود که محمدرضا گلزار برای اجرای مسابقه «هفت خان» ۱۸ میلیارد تومان دستمزد دریافت کرده است.
در دنیای سینما همواره رابطه منتقدان با کارگردانان، تهیه کنندهها، هنرپیشهها و ... با فراز و فرود همراه است و این اتفاق تازهای نیست، ولی در مورد اخیر و شکایت گلزار یک نکته و پیام نهفته است که نمیتوان به سادگی از آن عبور کرد. واقعیت این است اگر شکایت گلزار به دلیل اعلام رقم دستمزد یا هر اتفاق دیگری بوده است میتوانست از طریق همان پلتفرم اینستاگرام آن را تکذیب یا رد کند و همانگونه که ذوالفقاری نوشته است او هم اخلاقا و قانونا آنرا بازنشر میکرد و همه چیز تمام میشد.
اما این شکایت حکایت از یک رویه دیگری دارد و آنهم این است که هر شخص یا اشخاصی که به جناب سلبریتی یا یک اتفاق مربوط به جناب سلبریتی نقدی داشته باشد را باید چنان نقره داغ کرد که دیگر هوس این کارها نکند و البته درس عبرتی هم باشد برای دیگران.
واضح است که محمدرضا گلزار خود به دادگاه و یا پلیس فتا برای شکایت و ادامه آن مراجعه نمیکند، او همچنان که در فیلم جدید، یا فصل چندم سریال فلان، یا مسابقه و ... به تکرار نقشهای همیشگی مشغول است وکیل یا وکلای خود را میفرستد تا آنها پیگیر شکایت او باشند و منتقد سینما را درگیر هزینه و تبعات این اقامه دعوا کنند.
همانطور که گفته شد فارغ از نتیجه این شکایت هدف این است که با تحمیل این هزینه نه صرفا مادی، بلکه زمانی، روحی، روانی و ... منتقد را به جایی سوق دهند که از کرده خود پشیمان شود. صریح بگویم قصد گوشمالی دادن است تا دیگر کسی از این کارها نکند.
اما واقعیت این است که پوریا ذوالفقاری علاوه بر وجه بارز نوشتن نقد فیلم، سویه دیگر اعتبارش از نظرات، دیدگاه و نقدهایی به دست آمده که بر مناسبات و پشت پردههای سینمای ایران در چند سال اخیر داشته است. در برابر جریانات نا متعارف، ورود سرمایههای عجیب و غریب و ... سینمای ایران سکوت نکرده است. مگر یادمان رفته است که زمان بیماری ماندانا سوری (بازیگر قهوه تلخ) چگونه آستین بالا زد و کنار همکلاسی اش ایستاد و سر منشا آن حرکت زیبا شد؟
مگر روزنامه نگاری غیر از این است؟ تعهد اجتماعی مهمترین خصوصیت یک روزنامهنگار و یا منتقد است که نسبت به هر آنچه که کج و معوج، نادرست و ... است ساکت نمیشیند و این اعوجاج، زشتی و نا همگونی را به چالش میکشد.
اگر قصد خاموش ساختن و ساکت کردن است باید گفت تا نقد نباشد، تا چشمانی باز نباشد که بر تاریکیها نور بتاباند، تا صدایی نباشد که بغضهای خفه شده را فریاد بزند هیچ رشدی حاصل نمیشود. اگر میخواهید رشد نکنید و همچنان در آن موقعیتی که هستید بمانید هیچ اشکالی ندارد، ولی مشکل این است، آنچه که هستید و آن موقعیتی که دارید را بخواهید جایگاهی رفیع و یا مقامی برتر تعریف کنید. در این صورت همیشه کارشناسان و منتقدانی وجود دارند که با شکل نمودار جایگاه و موقعیت نقطه شما را در محور مختصات نشان خواهد داد.
به جای ناراحت شدن از درک و فهم جایگاه واقعی خود، و اقدامات تلافیجویانه بهتر است دنبال ارتقا خود باشید، نه شکایت و ...
از حق نباید گذشت که واکنش و بیانیه پلتفرم نماوا جالب توجه بود، نماوا در صفحه اینستاگرام خود با انتشار اطلاعیهای نوشت: «تمامی قراردادهای مالی نماوا با مهدی منیری، تهیهکننده برنامه «هفت خان» بوده و تیم نماوا در طرح این شکایت نه تنها نقشی نداشته، بلکه از آن مطلع هم نبوده است. نماوا مثل همیشه از اظهارنظرها و همچنین روحیه پرسشگری منتقدین و اهالی رسانه استقبال میکند و آماده پاسخگویی به سوالات و ابهامات آنهاست.»
یک نکته دیگر در این ماجرا سکوت عجیب و غریب انجمن منتقدان سینمای ایران و اکثریت دیگر منتقدان نام آشنای سینمای ایران است! به غیر از نیما حسنینسب (منتقد سینما) و چند منتقد دیگر (حدود ۱۰ نفر) چرا بقیه چنین ساکت هستند؟ چرا برای جلوگیری از هزینه تراشی برای همکار خود هیچ اقدامی نمیکنند؟ حتی در حد یک پست یا استوری ساده در اینستاگرام هم حمایتی نمیکنید؟
یادمان باشد گلزار یا امثال او میتوانند از پوریا ذوالفقاری شکایت کنند و به ضرب پول، رابطه، تیم وکلا و ... او را به گوشه رینگ ببرند، ولی نمیتوانند همزمان از ۱۰ یا ۲۰ یا ۳۰ یا ... منتقد سینمای ایران شکایت کنند. اگر امروز سکوت کردید فردا از یک منظر دیگری نوبت شما هم میرسد، به همین سادگی...
واقعا خودم معذب، ناراخت و متاسفم از نوشتن چنین یادآوریی ...