هدیه تهرانی | هدیه تهرانی فیلم شناسی | هدیه تهرانی سوپراستار
هدیه تهرانی بازداشت شد | خبر بازداشت هدیه تهرانی واقعیت دارد؟
در حالی که برخی شایعات از بازداشت هدیه تهرانی، سوپراستار محبوب سینمای ایران حکایت داشت که خوشبختانه این خبر تکذیب شد.
هدیه تهرانی سوپراستار زن ایرانی تهران متولد شد. شایعه ازدواج هدیه تهرانی و علی انصاریان فوتبالبست مرحوم بسیار خبرساز شد. هدیه تهرانی با بازی در فیلم سلطان به شهرت رسید. هدیه تهرانی برنده دو سیمرغ بلورین از جشنواره فیلم فجر است.حاشیه جدید از هدیه تهرانی درخبر آزاد دنبال می کنید
در حالی که برخی شایعات از بازداشت هدیه تهرانی، سوپراستار محبوب سینمای ایران حکایت داشت که خوشبختانه این خبر تکذیب شد.
در همین رابطه مهدی کوهیان، تهیه کننده سینما و تلویزیون و بانی ساخت آثاری چون «قاضی و مرگ»، «پرو» و... و فعال فرهنگی در توئیتر خود نوشت: اخبار منتشر شده در ساعات اخیر مبنی بر بازداشت خانم هدیه تهرانی تکذیب شد.
ازدواج هدیه تهرانی
در اوایل سال ۱۳۸۶ ازدواج هدیه تهرانی با هومن بهمنش که در آن زمان فرد شناخته شده ای نبود جزو پر سر و صدا ترین خبر رسانه ها بود.
اما زندگی این دو نفر دوام نداشت و در همان سال به جدایی و طلاق منجر شد.
هومن بهمنش متولد ۶ بهمن ۱۳۵۹ در لاهیجان است.
وی مدیر فیلمبرداری در سینمای ایران است و در رشته کارگردانی سینما تحصیلکرده .
هومن بهمنش عضو انجمن مدیران فیلمبرداری سینمای ایران، انجمن فیلم کوتاه سینمای ایران، بنیاد ملی نخبگان ایران، آکادمی علوم و فنون سینمایی آسیا پاسیفیک-استرالیا میباشد.
ازدواج هدیه تهرانی و علی انصاریان
یکی دیگر از خبرهایی که در خصوص ازدواج هدیه تهرانی مطرح شد ازدواج با علی انصاریان فوتبالیست کشورمان بود. شایعه ازدواج هدیه تهرانی و علی انصاریان توسط مادر هدیه تهرانی تکذیب شد و بعد از این ماجرا اتفاق پررنگ دیگری درباره ازدواج هدیه تهرانی مطرح نشد.
واکنش هدیه تهرانی به شایعات ازدواجش
انتشار خبرهای ضد و نقیض درباره ازدواج هدیه تهرانی با واکنش جالبی از سوی او همراه بود و در مقابل سوال یک خبرنگار که از او پرسید چرا هیچ واکنشی به این اخبار نشان نمیدهید گفت:
نمی توانم هرروز به این فکر کنم که این نشریات زرد سالی هشت بار مرا شوهر می دهند،منطق می گوید حتی اگر بخواهیم عده این طلاق ها را حساب کنیم با توجه به اینکه من درست در ساعت مقرر پس از سه ماه وده روز شوهر کنم بازهم سالی ده تا شوهر نمی توانم عوض کنم .انتظار دارید به این چیزها فکر کنم؟بروم ودوربیافتم و بگویم چرا این حرفها را می زنید ؟اصلا فرض کنید این کار راهم کردم . آن وقت تیتر می زنند :هدیه تهرانی با حضور در نشریه ما ،ده تا ازدواجش در سال را تکذیب کرد!
بزرگترین حسرت زندگی هدیه تهرانی
هدیه تهرانی که در فیلم «کاغذ بیخط» با زندهیاد خسرو شکیبایی همبازی بوده است، در یادداشتی از حسرتش برای همبازی نشدن با این بازیگر در سریال «روزی روزگاری» نوشت و از او به عنوان یکی از انگیزههایش برای ورود به سینما نام برد.هفتم فروردین ماه مصادف با زادروز خسرو شکیبایی، بازیگر مطرح سینما، تلویزیون و تئاتر ایران است که به همین مناسبت به بازخوانی یادداشت هدیه تهرانی که در کتاب خسرو شکیبایی منتشر شده است، میپردازیم.
ساله بودم آقای ناصر تقوایی که همسر ایشان از اقوام ما بودند راجع به طرح چای تلخ با من صحبت کردند و قرار بود کاری را با هم انجام دهیم و این اولین وسوسههایی بود که نسبت به سینما داشتم، البته با تفکر و نگاه خاص خودم. ولی هیچگاه به صورت جدی به این موضوع نگاه نمیکردم تا زمانی که سریال «روزی روزگاری» پخش شد و بازی آقای شکیبایی یکی از انگیزههای من برای ورود به حوزه بازیگری شد. (تا قبل از این سریال ایشان را نمیشناختم).
به خاطر میآورم اولین فیلمی را که بازی کردم گویی منتظر اتفاقی بودم که با خسرو شکیبایی، جمشید مشایخی و ناصر تقوایی کار کنم و این اتفاق در «کاغذ بیخط» افتاد که یکی از بهترین تجربههای من است. تا آن لحظه احساس میکردم تا به حال در سینما کار نکردم اما از آن به بعد نظرم در مورد سینما فرق کرد. از نظر من سینما یعنی سینمای تقوایی، سینمای مهرجویی، سینمای کیارستمی به شکل خاص خودش و تازه متوجه شدهام که المان و استاندارد واقعی شناخت سینما و جهانبینی که در پشت آن است یعنی «کاغذ بیخط».
یی تأثیر زیادی بر من گذاشت و هنوز هم نمیتوانم باور کنم که خسرو شکیبایی نیست. علت اینکه نحوه تشییع هنرمندان در ایران همواره با مصیبت همراه است نمیتوانم هیچگاه در مراسم تشییع شرکت کنم. تنها کسی که برای تشییع او رفتم آقای شکیبایی بود، زمانی که پیکر ایشان را آوردند به شکل حیرتآوری راهی باز شد و توانستم به مزارشان برسم. جمعیت بسیاری در آنجا بود که نتوانسته بودند آنها را سازماندهی کنند و برای انسانی که تا این اندازه در فرهنگ، هنر و ادبیات تاریخ معاصر کشورش تأثیرگذار بوده تدبیری باندیشند تا حداقل خانواده ایشان بتوانند سر مزارش حاضر شوند.
به نظر من خیلی تأسفبرانگیز است که خانواده هنرمندی با این همه ابعاد روحی بزرگ نتوانند زمان خاکسپاری او بر سر مزارش حاضر شوند.
همیشه در خاطرم خواهد ماند که آقای شکیبایی یکی از انگیزههای من برای ورود به سینما بوده و از آرزوهایم بود که ای کاش سریال «روزی روزگاری» زمانی ساخته میشد که من میتوانستم در کنار خانم علو، آقای شکیبایی و دیگر بازیگرانی که در آن سریال بودند، بازی کنم، این تنها سریالی بود که حاضر بودم کار کنم.
آخرین باری که ایشان را دیدم زمانی بود که با من تماس گرفتند، قراری گذاشته شد و همدیگر را ملاقات کردیم، نامههای عاشقانه نوازنده دربار دوره صفویه به گلاندام که این نامهها را قرار بود با هم دکلمه کنیم و هیچوقت این کار انجام نشد، این نامهها تنها یادگاری است که از ایشان دارم.»/دلگرم