ماجرای قتل خواننده معروف به دست زنش
دومین دلیل این است که این زن در بازداشتگاه اداره آگاهی برای یک متهم دیگر تعریف کرد که با بشیر نقشه قتل شوهرش را کشیده است. او به همبندیاش گفته که به شوهرش قرص خوابآور داده است.
صبح هشتم مهر ماه سال گذشته، این پرونده جنایی – معمایی پیش روی پلیس قرار گرفت. آن روز صبح، جسد مرد جوانی در کنار خیابانی در تهران پیدا شد. بلافاصله پلیس در جریان ماجرا قرار گرفت و با حضور در محل، تحقیقات خود را برای کشف راز این جنایت آغاز کرد.آثار خون در محل حادثه حکایت از این داشت که مرد جوان چاقو خورده و به قتل رسیده است. از طرفی قاضی محمدتقی شعبانی، بازپرس جنایی نیز در محل حادثه حضور یافت.
بررسیها و تجسسهای پلیسی نشان داد جسد متعلق به مردی افغانستانی است به قتل رسیده و چند ساعتی از مرگش میگذشت. آثار جراحات چاقو روی بدن او حکایت از درگیری مقتول با قاتل داشت، بنابراین تحقیقات میدانی از محل زندگی مقتول آغاز شد.
اتهام به مهمان خانه
محل زندگی او در همان حوالی بود، بنابراین ماموران به محل رفتند و ادامه بررسیها نشان داد که مقتول رپر و خواننده افغانستانی بوده است. این مرد جوان در مجالس عروسی و میهمانیها برنامه اجرا میکرد.
بررسیها حکایت از این داشت که خواننده افغانستانی سالها قبل برای زندگی به ایران آمده و به همراه همسر و ۳ فرزندش زندگی میکرد. زمانی که هویت مقتول فاش شد، ماموران به سراغ خانوادهاش رفتند و به تحقیق از آنها پرداختند.
همسر این مرد، نخستین فردی بود که از او تحقیق شد. این زن در ابتدا به ماموران گفت: «شب حادثه یکی از بستگانمان مهمان خانهمان بود. پس از رفتن آنها، شوهرم هم از خانه خارج شد و دیگر بازنگشت.»
این ادعا باعث شد که بازپرس دستور بازداشت مهمان خانه مقتول را صادر کند. این مرد وقتی دستگیر شد، هرگونه جنایت را انکار کرد و گفت که از سرنوشت مقتول بیاطلاع است. او در این رابطه به پلیس گفت: «مقتول و همسرش از بستگانم بودند.
گاهی اوقات به خانه آنها میرفتم. آخرین بار هم به خانهشان دعوت شدم. وقتی آنجا بودم، موبایل مقتول چند بار زنگ خورد.
من صدای یک زن را شنیدم، ولی حرفی نزدم. شنیدم که مقتول با آن زن جر و بحث و بعد گوشی را قطع شد. من هم بعد از صرف شام، خانه آنها را ترک کردم و برای انجام کاری راهی شهرستان شدم. دیگر خبری از او نداشتم تا اینکه شنیدم کشته شده است.»
تحقیقات درباره زن مرموز
وقتی مرد مظنون مدعی شد که رد پای یک زن در ماجرا وجود دارد، ماموران بار دیگر به سراغ همسر مقتول رفتند و به تحقیق از او پرداختند. زن جوان در اینباره به پلیس گفت: «چند وقتی میشد که فهمیده بودم شوهرم با زنی ارتباط دارد.
از تلفنهایش متوجه شدم که به من خیانت میکند. شب حادثه هم شنیدم که آن زن بار دیگر به همسرم زنگ زد. حتی پس از رفتن میهمانمان، موبایل شوهرم زنگ خورد و من صدای جر و بحث و مشاجره او با زن غریبه را شنیدم. بعد از این تماس، شوهرم به شدت ناراحت و عصبانی شد.
او نیمههای شب از خانه بیرون رفت. تا اینکه صبح خبر قتل او را به من دادند. تصور میکنم که او با این زن قرار داشت و احتمالا از سوی او کشته شده است.»
عروس در برابر اتهام قتل
با این اظهارات، تحقیقات پلیس برای یافتن این زن آغاز شد، اما چنین زنی اصلا وجود نداشت. از طرفی تجسسهای بیشتر پلیسی نشان داد که میهمان خانه مقتول و همسرش قصد دارند با تناقضگویی مسیر پرونده را تغییر دهند. در حالی که ماموران به این زن و مرد مشکوک شده بودند، در نهایت خانواده مقتولبه پلیس مراجعه کردند و عروس خانواده را متهم به قتل دانستند. آنها از این زن به اتهام قتل پسرش شکایت کردند.
آنها به پلیس گفتند: «چند سال قبل پسرمان همراه همسرش شمیم و سه فرزندش برای کار به ایران آمدند. آنها در تهران ساکن شدند. مدتی بعد او با همسرش اختلاف پیدا کرد، چون احتمال میداد که همسرش به او خیانت کرده است. اختلاف آنها هر روز بیشتر میشد.
ما هم در جریان این اختلافات بودیم. برای همین احتمال میدهیم که همسرش با همدستی آن مرد آشنا، پسرمان را به قتل رسانده باشند. پسرمان اصلا با هیچ زنی ارتباط نداشته است.»
با این ادعا، در شرایطی که تحقیقات در اینباره همچنان ادامه داشت، همسر مقتول و میهمان آشنا به اتهام قتل دستگیر شدند، اما در بازجوییهای مقدماتی دست داشتن در قتل را انکار کردند.
ارائه ۳۰ دلیل جنایی
آنها همچنان منکر قتل بودند تا اینکه در نهایت، قاضی شعبانی از شعبه دهم بازپرسی دادسرای جنایی، بیش از ۳۰ دلیل برای قاتل بودن این زن و مرد ارائه کرد. بازپرس معتقد است که این زن و میهمان آشنا، عامل قتل هستند.
او بر اساس این ۳۰ دلیل آخرین دفاع را از متهمان گرفت تا پرونده برای رسیدگی به دادگاه برود. یکی از این دلایل اظهارات پسر مقتول است. پسر مقتول میگوید: «شب حادثه مادرم به من گفت با خواهرهایت برو بیرون. ما رفتیم و وقتی برگشتیم من دیدم که مادرم در حال شستن لکه خون از روی فرش است.»
با این اظهارات، آزمایشگاه تشخیص هویت این ادعا را بررسی کرد. در نهایت با محلول آشکارسازی، این لکه خون روی فرش که شسته شده بود، دوباره به دست آمد. در آزمایشهای تخصصی مشخص شد که لکه خون متعلق به مقتول است.
جزییات دلایل
دومین دلیل این است که این زن در بازداشتگاه اداره آگاهی برای یک متهم دیگر تعریف کرد که با بشیر نقشه قتل شوهرش را کشیده است. او به همبندیاش گفته که به شوهرش قرص خوابآور داده است. بعد از آن بشیر با چند نفر دیگر به خانهشان آمدند و مقتول را بیرون بردند و به قتل رساندند. ظاهرا وقتی میخواستند او را بیرون ببرند گویا با مقتول درگیر میشوند و آن لکه خون هم برای همین مساله است.
از طرفی میهمان آشنا مدعی است که زمان وقوع قتل ستارخان و خلازیر بوده است. او که در کار زباله جمعکنی و ضایعات جمعکنی است، میگوید برای کارم به آن محلهها رفتم، ولی در تحقیقات مشخص شد که در آن محلهها نبوده و مدام با زن مقتول نیز در ارتباط بوده است.
چهارمین دلیل نیز این است که زن جوان چند وقت قبل از قتل به شوهرش میگوید: «من مثل سگ تو را از زندگیام بیرون میاندازم.»
این زن در فضای مجازی مرتب عوارض قرص کلونازپام را بررسی میکرده است. این و دلایل دیگر نشان میدهد که او و بشیر در قتل مقتول دست دارند، ولی اعترافی به قتل ندارند. با این حال قاضی با استناد به این دلایل، متهمان را مجرم میشناسد./شهروند آنلاین