سپیده خداوردی | سپیده خداوردی بازیگر | سپیده خداوردی و همسرش
دورهمی لاکچری سپیده خداوردی لو رفت | لباس گرانقیمت سپیده خداوردی در مهمانی با رفقا +عکس
سپیده خداوردی بازیگر سینما و تلویزیون عکسی جدید از خود و دوستانش منتشر کرد.
سپیده خداوردی متولد اردیبهشت ماه 1360 است. سپیده خداوردی دارای تحصیلات ادبیات نمایشی و کارشناسی مهندسی معدن از دانشگاه آزاد اراک می باشد.سپیده خداوردی یک برادر کوچکتر از خود دارد که متولد 63 است و مهندسی معدن خوانده ولی شغلش نقاشی و مجسمه سازی است .همسر سپیده خداوردی امین نظری است. سپیده خداوردی یک پسر به نام سانیار دارد.
نوازندگی سپیده خداوردی:
سپیده خداوردی در مدرسه موسیقی زیرنظر وزارت ارشاد درس خوانده و در ضمن خداوردی 11 سال سابقه فعالیت در زمینه موسیقی دارد و نوازنده ارکستر ملی است
سوابق موسیقی سیپده
فارغالتحصیل هنرستان موسیقی تهران
ساز تخصصی اول تار، دوم کنترباس
ستارهٔ جشنواره موسیقی فجر ۱۳۷۴
نوازندگی در ارکستر ملی به رهبری استاد فرهاد فخرالدینی از سال ۱۳۷۸
برنده جایزه مین اون فستیوال جاده ابریشم – ژاپن –به سرپرستی مجید اخشابی گروه مهر آوا
نوازنده گروه استاد محمدرضاشجریان در تورهای دبی، استانبول، انگلیس و تورهای اروپا و آمریکا
مدرس پیانو، تار، تنبک، تئوری موسیقی و سلفژ، وزن خوانی و…
عضویت در ارکستر البرز به رهبری استاد لوریس چکنواریان و استاد مجید انتظامی
عضویت در ارکستر ملل به خوانندگی سالار عقیلی
عضویت در اولین گروه موسیقی بانوان (چکاوک آزاد و تذرد)
همکاری با ارکستر رودکی و باربد به خوانندگی مختاباد
تدریس در دانشگاه الزهرا
دنیای بازیگری سپیده خداوردی
سپیده خداوردی بازیگری را با مجموعه “بچه های خیابان” همایون اسعدیان آغاز کرد. وی در فیلم ها و سریال های متعددی مانند:“ایستگاه بهشت” به کارگردانی نادر مقدس، “ قهوه اسپرسو” به کارگردانی رضا بهشتی، “یک گوشه پاک و پرنور” به کارگردانی علی موذنی، “گیلعاد” به کارگردانی حسین سهیلی زاده و … به ایفای نقش پرداخته است. او با بازی خوبش در سریال گلرخ طرفداران زیادی پیدا کرد. داستان دختری به نام گلرخ است که دوست دارد با مرتضی ازدواج کند ولی پدر و مادر او به ازدواج رضایت نمی دهند، گلرخ با پافشاری بسیار بالاخره آن دو را راضی می کند. مرتضی به پیشنهاد گلرخ ادامه تحصیل میدهد.
هم اکنون شاهد بازی او در سریال آوای باران هستیم که هر شب بجز روزهای پنجشنبه و جمعه از شبکه سوم سیما پخش میشود. داستان این فیلم درباره مردی به نام طاهاست که همسرش را از دست داده و یک دختر به نام باران دارد. طاها از مرضیه(سپیده خداوردی) خواستگاری میکند ولی در جریان داستان طاها راهی زندان میشود و پس از بیست سال دوباره باز میگردد و عشقش به مرضیه وارد جریان تازه ای میشود.
گفتگو با سپیده خداوردی
علت حضورتان در این سریال چه بود؟
من با توجه به شناختی که از اعتبار و کارنامه کاری آقای سهیلی زاده داشتم نقش مرضیه را پذیرفتم و پیش از این در سریال «گیلعاد» با آقای سهیلی زاده همکاری داشتم. ایشان کارگردان بسیار توانمندی هستند و به کارشان اشراف زیادی دارند. ضمن اینکه گروه پشت صحنه و کستینگ کار هم همه افرادی هستند که از کار کردن با آنها لذت بردم. مرضیه یکی از کاراکترهای مثبت داستان است و آنچه که این نقش را متفاوت می کند، شاید حضورش در دو مقطع سنی و دو گریم متفاوت باشد. ضمن اینکه سعی کردم بعد از مشورت با کارگردان، آوایی را به نقش اضافه کنم تا در واقع هم حس خودم را به نقش سوار کند و هم اینکه به نوعی این آوا تعلق به مناطق جنوبی کشور باشد. البته این آوا به گونه ای است که دقیقاً نمی توان تعیین کرد به کدام منطقه بر می گردد. استفاده از آن هم به دلیل اینکه زمان کمی برای تمرین داشتم تا حدودی سخت بود. به ویژه اینکه بخواهد با نقش کاملاً ترکیب شود.
آوای باران چقدر توانست معضلات اجتماعی را مطرح کند؟ و چه قدر در رسیدن به این هدف موفق بوده است؟
این مجموعه اشاره ای هر چند کم به معضلات اجتماعی داشته است و مسلماً آنقدر موفق بوده که کلیت کار خیلی پربیننده است. یعنی آنقدر زاویه نگاه درست بوده که بیننده آن را تماشا می کند و با آن احساس خوبی برقرار می کند و آن را به عنوان واقعیت می پذیرد.
تا به حال شده بچه های متکدی سر چهارراه ها برای دریافت پول و کمک پیش شما آمده باشند؟
مسلماً در شهری مثل تهران زیاد.
چه عکس العملی داشتید؟
اوایل حس دلسوزی داشتم، فالی می خریدم و یا کمکی می کردم اما یک بار اتفاق افتاد و یکی از این بچه ها یک رفتار زشت انجام داد که ترجیح دادم دیگر شیشه ماشینم را برای این گونه افراد پایین ندهم. موضوع از این قرار بود که من پول خرد نداشتم پانصد تومان پول به او دادم و چیزی هم خرید نکردم ولی او با بی ادبی مرا مورد تمسخر قرار داد و من بابت این حرکتش بهت زده شم چون نه خریدی کرده بودم و نه تقاضایی داشتم.
به این گونه افراد چه احساسی دارید؟
نمی دانم، نمی توانم دلسوز باشم. چون فکر می کنم که این قدر دروغ در رفتار و عمل آنها نهفته است که جایی برای دلسوزی نمی ماند اما از طریق آوای باران آن حس دلسوزی تقویت شد ولی باز هم آدم می ماند که چه باید انجام دهد اما من ترجیح می دهم به جاهایی که مطمئن تر است مثل خیریه ها کمک کنم چون می دانیم این کمک کجا می رود و واقعاً به دست کسی که نیازمند است می رسد.
شما به عنوان یک شهروند پایتخت نشین و فردی که به واسطه شغلش زیاد با مردم در ارتباط است معضل را چه تعریف می کنید؟
مشکل و یا اتفاق و کمبودی که باعث می شود به همراه خودش صدها مشکل بدتر دیگر هم به وجود بیاید و نبودن آن صدها اتفاق خوب به وجود می آورد.
معضل اجتماع ما را در چه چیزی می دانید؟
این سوال خیلی کلی است ما هزار مدل معضل مختلف داریم از تکدی گیری، بی نظمی، رعایت نکردن حقوق دیگران، رانندگی های بد، خودخواهی بد و برای وقت هم ارزش قائل نبودن. این تنها در اجتماع نیست حتی در گروه های کوچک نیز شاهد آن هستیم چون برای من که آدم منظمی هستم حتی یک دقیقه هم یک دقیقه است و ارزش دارد.
نوع رفتار بیتا با پدر و مادرش نشان از بی احترامی به بزرگترهاست آیا واقعاً احترام به بزرگتر در جامعه امروزی ما دارد از بین می رود؟
به طور کلی این موضوع وجود دارد اما به طور جامع نیست و این نسل کمی به حرمت و حرف ها بی توجه شده اند. چیزی که نسل ما حتی موقع حرف زدن با بزرگترها چند بار آن را مرور می کنیم و حتی برای خواسته هایمان یک غروری داریم. برای هر چیزی دست مان جلوی آنها دراز نبوده و نیست، سعی می کنیم خود ساخته و روی پای خودمان بایستیم اما بچه ها الان از رفاه زیاد خودخواه شده اند و با امکانات زیادی که پدر و مادرها در اختیارشان قرار می دهند ناخودآگاه این خودخواهی را به وجود آورده اند. در آینده این ضرر متوجه بچه ها و نسل آینده است چون چیزی ندارند که برای به دست آوردنش ذوق داشته باشند و تلاش کنند اما این جامع نیست که تمام افراد جامعه درگیر آن باشند چون من تدریس می کنم و با بچه ها در سنین مختلف در ارتباط هستم. این در همه صدق نمی کند خیلی ها هم هستند که به همه احترام می گذارند.
سپیده خداوردی [کلیک و کشیدن برای جابجایی] فیلم شناسی سپیده خداوردی
سپیده خداوردی در سینما
پیمان (1390)
قهوه اسپرسو (1387)
ایستگاه بهشت (1385)
سریال های تلویزیونی سپیده خداوردی
آوای باران (1392)
عصر پاییزی (1392)
پروانه (1392)
به خاطر مونا (1391)
از یاد رفته (1390)
گیلعاد (1388)
بچه های خیابان (1382)
تله فیلم سپیده خداوردی
یک گوشه پا و پر نور (1387)