جزئیاتی جدید از حادثه تروریستی نطنز
رئیس سازمان پدافند غیرعامل گفت: حادثه نطنز به دلیل ناهماهنگی بین لایههای امنیت رخ داد که پس از آن طرحی در شورای عالی امنیت تصویب شد.
سردار غلامرضا جلالی، رئیس سازمان پدافند غیرعامل کشور در گفتگویی به بیان نکاتی درباره دغدغه رهبر انقلاب درباره فضای مجازی، حادثه نطنز و ... پرداخته است. در ادامه بخشی از این گفتگو را می خوانید.
مقام معظم رهبری مسأله فضای مجازی را به عنوان یکی از مهمترین اولویتهای کشور میدانند، ازنظر شما دغدغه ایشان تا چه حد در میان مسئولان احساس شده است؟
ما با فناوریهای نو و جدید در دنیا و کشور مواجه هستیم که اثرات اساسی بر نظام حکمرانی میگذارد. این فناوریها تحت عنوان فضای مجازی یا سایبری در سطوح راهبردی بر منافع ملی، استقلال سیاسی، استقلال نظامی، نحوه اداره کشور، ارتباطات و نحوه اداره مردم اثرات جدی میگذارند و در حوزههای عملیاتی در بخش مربوط به تأمین نیازمندیهای مردم و خدماتی که به مردم داده میشود، مانند خدمات فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی تأثیر بسیار زیادی دارند.
این فناوریها به عنوان یک پدیده نو بر همه دنیا اثر میگذارند و مدلها و روشهای حکمرانی را تغییر میدهند. سایبری شدن جهان کمکم در یک دوره ده ساله اثر خود را برهمه حوزهها میگذارد و طبیعتاً کشورها نمیتوانند در برابر این تحول بزرگ بیتفاوت باشند و نسبت به این موضوع انعطاف نداشته باشند.
رویکرد مقام معظم رهبری به فضای مجازی نشان میدهد که ایشان از این مدل تغییر در نظام حکمرانی آگاهی کامل دارند. ایشان معتقد هستند که باید به این موضوع به صورت جامع توجه شود و تأکید زیادی روی فرصتهای این تغییرات و مقابله با تهدیدات دارند که بسیار دقیق و واقعبینانه است.
وقتی که ما راجع به اثر یک فناوری جدید بر نظام حکمرانی کشور صحبت میکنیم، این اثر میتواند شامل اثر فناورانه، اثر از مدل دکترینی یعنی نحوه حکومت بر کشور، اثر بر ساختار اجرای کشور و اثر بر نوع برنامهها و وضعیت اداری کشور باشد. اگر قائل به این موضوع باشیم، اولین نکته مهم این است که ما در برابر این تحول چگونه تغییری باید داشته باشیم؟ چگونه نظام اداری و نظام حکمرانی کشور را با مؤلفههای فرصت آفرین تطبیق بدهیم؟
چگونه مؤلفههای تهدید آفرین این پدیده را کنترل کنیم؟
ما به مدلی از حکمرانی بومی در فضای سایبری نیاز داریم. برای پاسخ به این نیازها که حکمرانی بومی در فضای سایبری چگونه باید باشد، نحوه تعامل رهبران با مردم چگونه باید باشد، نحوه ارائه خدمات به مردم چگونه باید باشد، نحوه تأمین امنیت برای مردم چگونه باید باشد، تأمین معیشت و شغل چگونه باید باشد، درآمدها و نظام اقتصادی مردم چه تغییری میکند، تحصیل آموزش چه تغییری میکند و طبیعتاً این تغییر یک تغییر مبنایی و اساسی است و ما نیازمند یک الگو برای این تغییر هستیم.
نکته دوم این است که رهبران و مسئولان اجرایی کشور چه بخشهای دولتی و چه غیردولتی که بر حکومت کشور اثر میگذارند مثل بخش دفاعی، قوه قضائیه و مقننه و… همه تأثیرگذار هستند و باید در این نظام دیده شوند.
مسئله مهم بعدی این است که مسئولان باید در این نظام، اجماع و اقناع داشته باشند و این مدل حکومتی یا نظام حکمرانی ملی در فضای سایبری پذیرفته شود و روی آن اجماع باشد. باید نقشهای راهبردی ملی را بشناسیم و یک نگاه ملی به این موضوع داشته باشیم، اینکه کجا میتوانیم نگاه به بخش خصوصی داشته باشیم، کجا نگاه حاکمیتی لازم است و کجا باید نگاه مردمی داشته باشیم. این امر نیازمند یک مدل اجرایی متفاوت است.
به نظرم کشور ما فاقد مدل و الگو برای تغییر و نحوه حکمرانی سایبری و دوم فهم و ادراک واحد مسئولان بر این حوزه است. طبیعتاً وقتی این دو موضوع را نداشته باشیم باید شاهد برداشتهای متفاوت از فضای سایبری، ایفای نقشهای ناهماهنگ با یکدیگر از دستگاههای مختلف و راندمان و خروجی حداقلی از این فضا باشیم. بهنظر من ظلم به این کشور و مردم است که ما نتوانیم نظام حکمرانی را با مدل جدید تطبیق دهیم.
دولت آینده ایجاد فهم واحد از حکمرانی سایبری را اولویت خود قرار دهدباید یکی از اولویتهای دولت جدید این باشد که بتواند مدل و فهم واحد را به صورت اجماعی و اقناعی تولید کند، چون فقط قوه مجریه و دولت در آن نقش ایفا نمیکنند، بلکه بخش نیروهای مسلح، مجلس، قوه قضائیه و سایر بخشهای کشوری و نخبگان در آن تأثیر و نقش دارند. طبیعتاً یک الگوی ملی برای این کار نیاز است و باید یک فهم و درک واحد از این الگو حاصل شود که بر اساس آن یک تقسیم نقش واقعی بین بازیگران اصلی این موضوع صورت گیرد. در این صورت میتوانیم در این فضا تهدید و فرصت را از هم تفکیک کنیم، نقشهای متفاوت را داشته باشیم، نقش ملی و حاکمیتی ایجاد کنیم و نقشهایی را به بخش خصوصی و مردم واگذار کنیم.
پس از حوادث اخیر در نطنز، یکی از پرسشهایی که در سطح جامعه مطرح شد این بود که نقش و جایگاه سازمان پدافند غیرعامل در چنین مواقعی چیست؟ ضمن پاسخ به این پرسش بفرمایید سازمان پدافند غیرعامل در جهت ارتقای تابآوری زیر ساختهای هستهای چه اقداماتی انجام داده است .
اولاً بخش عمدهای از این حوادث بر بستر سایبری رخ نداد. نکته دوم اینکه تلاشهای ما بخش زیادی از اشکالات را برطرف میکند، کافی است که یک یا دو نقطه آسیب پذیر باقی بماند و به آن درست توجه نشود، زیرساخت از همان منظر آسیب میببیند.
در انرژی هستهای از گذشته تا به حال به لحاظ استحکام در برابر تهدید تلاشهای زیادی کردهایم بهطوریکه در حال حاضر همه دشمنان ما وقتی فرض حمله به انرژی هستهای مطرح میشود میگویند به دلایل استحکامات مبتنی بر پدافند غیرعامل، امکان نفوذ در آن نیست. یا مثلاً فردو در واقع یک رویکرد پدافند غیرعاملی بود و امروز هم به عنوان یک نقطه قوت در حوزه هستهای مطرح شده است.
در مذاکرات هستهای دشمنان به ما اصرار میکنند که در فردو چرخه غنی سازی نباشد چرا؟ چون آسیب ناپذیر و بسیار امن است. ولی موضوع تولید امنیت، یک بسته کامل است؛ مثلاً اگر در حوزه نفوذ و حفاظت که اغلب مسئولیت آن با بخشهای دیگر است دقت نشود و یک آدم ضعیف پیدا شود همین باعث نفوذ و آسیب میشود.
ما در حوادث اخیر نطنز با بررسی و آسیب شناسی دو حادثه، اشکالاتی را به دست آوردیم. یکی از آنها این بود که یک ناهماهنگی بین لایههای تولیدکننده امنیت در این فضاها بهوجود آمده بود که آن را گزارش کردیم و به دنبال گزارش ما، طرحی در شورای عالی امنیت ملی مطرح و به تصویب رسید.
چندی پیش تشکیل فرماندهی واحد دفاعی- امنیتی هستهای به تصویب رسید و در جلسات آینده جزئیات آن نهایی خواهد شد. در واقع آن ضعف هم براساس گزارشات و پیگیریهای سازمان پدافند غیرعامل کشور مشخص و اقدامات لازم برای برطرف کردن آن به نتیجه رسید که انشالله با تشکیل این فرماندهی، ضعفهای گذشته کاملاً برطرف و مجموعه کاملاً آسیب ناپذیر خواهد شد.
یکی از دغدغههای حضرتعالی نفوذ تهدیدات در سایه ورود فناوری به کشور است. در حال حاضر این تهدیدات در چه سطحی قرار دارد؟ برای مقابله با آنچه باید کرد؟
نقش سازمان پدافند غیرعامل کشور در این میان چیست؟
پیش از این به سه نقش اشاره کردم، تشخیص تهدیدات، مصونسازی و ایجاد آمادگی. این سه جز ماموریتهای ماست. وقتی که تحول فناوریها را بررسی میکنید میبینید که عناصر تهدید در ذات فناوریها، نهادینه شده است. مثلاً فناوری شبکه اجتماعی که تنظیم قوانین و مقررات در درون شبکه اتفاق میافتد، در واقع نوعی دولتگریزی و کنترلگریزی از حکومتهاست. در واقع با توجه به برقراری چرخه اطلاعات با بیرون از شبکه در سیستم، قابلیت سیاستگذاری بر شبکه هم وجود دارد و کسی که شبکه را طراحی کرده ابزار کنترل، اشراف و استیلا بر کشور دیگر را در آن قرار داده است.
با توجه به اینکه تهدید در ذات فناوری نهفته است وقتی ما با یک فناوری جدید روبرو میشویم، باید بتوانیم آن را بشناسیم، تفکیک کنیم و طوری از این فناوری استفاده کنیم که از فرصتها بهرهبرداری، آسیبها برطرف و با تهدید مقابله شود. نمیشود که یک فناوری بیاید و بر ما مسلط شود و همه امورات ما را تحت کنترل بگیرد، این میتواند برای کشور تهدید تلقی شود.
لازم است بعضی از این فناوریها حاکمیتی و ملی باشند مثلاً در حوزه شبکههای اجتماعی که همه امورات مردم به آن مرتبط میشود، کار و شغل مردم، نظام دریافت و پرداخت، روابط و ضوابط کار و شغل هم در آن یافت میشود در واقع یک دولت در آن است.
وقتی یک نفر در نظام جاری کشور بخواهد راننده تاکسی شود باید نامه عدم سوءپیشینه از قوه قضائیه داشته باشد و درخواست شما از حاکمیت این است که نظام تاکسیرانی امنیت داشته باشد تا بتوان از آن استفاده کرد. اما وقتی یک شرکت خدمات حمل و نقل مسافر در شبکه اجتماعی ایجاد میشود، این شبکه اجتماعی است که ضوابط را برای خودش تعریف و تنظیم میکند، به تعبیری یک حکومت در آن شبکه شکل میگیرد که هم پول دارد، هم شغل و هم ضابطه. در واقع به نوعی همه اجزای یک حکومت در اختیار اوست.
در درجه نخست ما نمیتوانیم فناوریهای جدید را نفی کنیم چون قابلیتهای زیادی دارد. دوم اینکه نمیتوانیم با چشم بسته در اختیارش باشیم و بایستی با نگاه حفظ منافع ملی وارد آن شویم و استفاده حداکثری از آن داشته باشیم.
منبع: مهر